كيفهاي مدرسه شباهتهاي زيادي به هم دارند؛ شايد در برخي از كيفها لوازم مرغوبتر يا زيباتري قرار گرفته باشد و در بعضي از آنها لوازم سادهتري ديده شود، اما در هرحال كتاب، دفتر، خودكار يا مداد كه از مواد طبيعي ساخته ميشوند، در همهي كيفها وجود دارند.
سال تحصيلي جديد هم بهزودي آغاز ميشود و اين آغاز، فرصتي است براي حفظ محيطزيست از نوع دانشآموزي...
ساده است؛ كار با يك سطل كوچك مخصوص زبالهي خشك در كنار اتاق حل ميشود، بهشرطي كه زبالههاي خشك دانشآموزي راهي اين سطل شوند و پس از پرشدن سطل، بهجايي بروند كه بايد!
250 ميليون جلد دفتر!
ديگر همه ميدانند كه براي تهيهي كاغذ، به چوب نياز است و به درختان سوزني برگ مثل كاج و يا پهن برگي مثل چنار. البته ساقههاي گندم و جو و كنف و يا الياف پنبه و كاغذهاي باطله هم ميتوانند در تهيهي دفترها بهكار بيايند.
گفته ميشود كه سالانه 250 میلیون جلد دفتر در کشور ما مصرف میشود.
ميگويند برای تولید یک کیلو کاغذ سفید، سه کیلو چوب مصرف میشود، اما خوب است بدانيم كه برای تهیهي همین مقدار كاغذ از كاغذ بازیافتی، احتیاج به چوب نیست.
كاغذ بازیافتشده را میتوان به سهولت و بدون افت كیفیت جانشین كاغذ تازه كرد.
خب روزهاي استفاده از كاغذ و دفتر در راه است، خيلي از ما براي كاغذهاي دفترهايمان آن ارزشي را كه بايد قائل نيستيم.
بعضي از ما تا عصباني ميشويم كاغذهاي دفتر را پاره ميكنيم و اين كاغذهاي سفيد باارزش را در نهايت با زبالههاي تر در يك كيسه مياندازيم و براي هميشه نابودشان ميكنيم و فرصت بازيافتشدن را از آنها ميگيريم!
تراش، جامدادي، پرگار و ...
تراش، جامدادي، پرگار، خودكار و...
اينها گرچه ارتباطي مستقيم با جنگلها و درختها ندارند، اما اغلب از مواد پلاستيكي، سربي، فلزي و يا پارچهاي ساخته شدهاند. بنابراين يا در ساخت آنها از منابع طبيعي استفاده شده ويا هنگام دور انداختن آنها به طبيعت آسيب ميرسانند و درست به همين دليل، بايد مراقب آنها بود تا نشكنند و زود خراب نشوند و درصورتي كه هركدام از آنها به هر دليلي شكسته يا خراب شدند، نبايد با زبالههاي تر دور ريخته شوند.
اينها بعد از شكسته و غيرقابل استفادهشدن، ميتوانند به مواد بازيافتي تبديل شوند و دوباره به شكلي ديگر وارد چرخهي مصرف شوند.
بنابراين لازم است آنها را در كيسهي مخصوص بازيافت بيندازيم تا به سلامت محيطزيست و حفظ منابع طبيعي كمك كنيم.
پس اگر در طول سال بارها و بارها خطكشتان شكست يادتان باشد آن را دور نيندازيد. جاي خطكش شكسته، در كيسهي مخصوص و يا همان سطل مخصوص بازيافت است.
سرو ها براي مداد !
مدادها كه اصلاً انگار خود درختاند! شايد چون چوبي هستند اين طور به نظر ميآيد.
گفتني است كه چوب مداد را معمولاً از چوب نوعي سرو درست مي كنند.
ماجراي مداد از سال 1654 ميلادي آغاز شد كه در شمال انگليس توفان شديدي آمد و درختان زيادي را از ريشه كند. روز بعد يكي از روستاييان كه از جنگل ميگذشت مشاهده كرد درخت بلوط تنومندي كه هر روز در سايهاش مينشست و صبحانه ميخورد، شكسته و از انتهاي آن تكههاي سياه رنگي خارج شده است. او با ناراحتي تكههاي سياه رنگ را برداشت و آنها را به اطراف كشيد. او ديد كه با آن تكهها ميشود به راحتي بر روي كاغذ و ديگر چيزها نوشت و اثر آن از زغال چوب و غيره خيلي بهتر است...
در سال 1795 ميلادي «نيكلاس كنته» شيميدان فرانسوي دريافت كه ميتوان با مخلوط كردن مقداري خاك رس با گرافيت و پخت آن در دماي بالا نوعي مغز مداد مرغوب به وجود آورد كه اين اختراع را به نام خود او يعني كنته نامگذاري كردند.
البته چند سالي است كه مدادهاي سبز كه لايهي بيروني آن از روزنامههاي باطله ساخته شده به بازار عرضه شده است اما غالب مدادها هماني هستند كه بودند.
پاككن و درخت كائوچو!
پاككنها هم به نوعي با درختها در ارتباطند! چون در ساخت انواعي از آن، شيرهي درخت كائوچو به كار ميرود.
البته پیش از اختراع پاکكنهاي امروزي، از یک قطعه نان سفید براي پاك كردن اثر مداد استفاده میكردند.
در واقع داستان از اینجا شروع شد که «ادوارد نعيم»، مهندس انگليسي در سال 1770 ميلادي هنگام پاک کردن یک مطلب، اشتباهی یک قطعه لاستیک را به جای نان برداشت و... متوجه خواص آن شد.
بعدها او شروع به فروختن پاککنهای لاستیکی کرد. اما لاستیک هم مانند نان فاسدشدنی بود و به مرور زمان، حالت بدی پیدا میکرد. در نتیجه پاککنهایی با جنسهای مرغوب تر به بازار آمد.
با پیدایش و گسترش کائوچو که از شیرهي درخت کائوچو به دست میآيد، خيلي زود این ماده جايگزین خمیر در پاک کردن اثر مداد شد.
اين روزها پاکكن از کائوچوی صنعتی و یا از وینیل ساخته میشود.
نظر شما